رخساره

رخساره

من غریب خلوت تنهاییم...
رخساره

رخساره

من غریب خلوت تنهاییم...

روز اول تا چهارم 93

 

 سلام عزیزم

 

*روز اول خوب ، شبشم خوب

روز دوم بد ، شبش افتضاح

روز سوم  متعادل، شب خوب

روز چهارم  خوب، شب خوب *

 

مختصر و مفید . دوست ندارم از دردام چیزی ثبت کنم چون ازشون کم نمیشه. یه بار که نوشتم  یعنی دفتر خاطرات نوشتم ،هر چند وقت یه بار که میخوندمش و به قسمتهای غم انگیزش که میرسیدم خودم واسه خودم اشک میریختم .اشک که میگم اشکککککککککککک...بود، ها، 

 حالا تو کجایی؟این روزای اولو تو چیکار کردی؟به من فکر میکنی؟ من همیشه به یادتم.  

 

شب بخیر آشنای دیریافته ام*

نظرات 4 + ارسال نظر
النازم سه‌شنبه 5 فروردین 1393 ساعت 02:14

عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم
منم خوبم...روز اول خوب بود از روز دوم تا همین الان تبعید بودم! قبلنا از این تبعید ها تا جای ممکن فرار میکردم چون احساس میکردم وقت و زندگیم به بطالت میگذره ولی امسال سعی کردم ازش لذت ببرم و مرهم دل دردمندم باشه...تبعید خونه مامان بزرگمه که حال خوبی نداره و مریض احواله منم هر وقت بیماره یا مناسبی هست میرم خونش که از مهموناش پذیرایی کنم ...به همین سادگی امسال کلی هم واسم دعای خیر کردش!

خدا شفاشون بده عزیزم.

علی چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 02:18

سلاممممممم

عید قشنگت مبارککککککککک.

سال نو شمام مبارک

آرش چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 16:04

ایشالله سال خوبی داشته باشی

شیفته چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 16:06

عیدتتتتتتتتت مبارک رخساره جون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.