رخساره

رخساره

من غریب خلوت تنهاییم...
رخساره

رخساره

من غریب خلوت تنهاییم...

سلام

بی روی چو ماه آن نگارین  

 

رخساره ٔمن به خون نگار است 

سعدی 

سلام  

به وبلاگ من خوش آمدید 

 

اینجا من از دل نوشته هام می نویسم و خوشحال میشم که با نظراتتون  همراهم باشید.

نظرات 1 + ارسال نظر
سیا پنج‌شنبه 11 دی 1393 ساعت 21:46 http://eshghemans.blogsky.com

وقتی که تو نیستی

دنیا چیزی کم دارد،‏

مثل کم داشتنِ یک وزیدن،

یک واژه،

یک ماه.‏

من فکر می‌کنم در غیابِ تو…‏

همۀ خانه‌های جهان خالی ست،‏

همۀ پنجره‌ها بسته است،‏

اصلاً کسی حوصلۀ آمدن به ایوانِ عصرِ جمعه را ندارد.‏
پرده‌هایی که پیدایند

یک جوری شبیه دیوار دیده می‌شوند

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.